کلبه شعر نو من
 
 
سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, :: 7:29 ::  نويسنده : حسین قربانی

در این  صدای زیبای زاینده رود

دراین رقص زیبا ماهی های زنده رود

دراین  نگاه زیبای  زنده  رود

به دنبال تو می گردم

این روز ها

دیگر صدای زیبای زنده رود

برایم زیبا نیست

دیگر  رقص زیبای ماهی های زنده رود

 برایم زیبا نیست

دیگر  نگاه زیبای  زنده  رود

 برایم زیبا نیست

نگاه تو برایم آشناست

صدای تو برایم آشناست

لبخند تو برایم آشناست



یک شنبه 28 فروردين 1390برچسب:, :: 12:30 ::  نويسنده : حسین قربانی

هر روز  در کنار رودخانه زنده رود

به رودخانه  می نگرم

که شاید رخ زیبای ماهم ، من را با خود ببرد

هر کس که از کنارم رد می شود  

نگاهی به من می کند می خندد

انگار که دیوانه عاشق ندیده اند

 

*******

تازه گی ها

تنهای تنها شدم

کسی با من هم کلام نمی شود

کسی نمی گوید که چه در دل داری

چه در سر داری

چه زخمی بر سینه داری

خدایا یاریم کن

یاریم کن

 

*******

نمی دانم از این  بی کسی

از این  دل داده گی

از این  عذاب عاشقی

به کی شکایت کنم

به کی گلایه کنم

به کی بگم من عاشقم

به کی بگم دلم شکست

از دست این عاشقی

بکی بگم من آدمم

 

*******



شنبه 27 فروردين 1390برچسب:, :: 20:48 ::  نويسنده : حسین قربانی

می خواهم فریاد بزنم از عاشقی

می خواهم ناله کنم از عذاب عاشقی

می خواهم بنویسم از عاشقی

می خواهم بگویم از این عذاب عاشقی

دستم توان نوشتن ندارد

 خدایا

یاریم کن تابتوانم بنویسم

یاریم کن تابتوانم بگویم عاشقم

امروز می خواهم برای آخرین بار دست به دامان حافظ شوم

تا او بگوید سلاح من درچیست

خدایا

یاریم کنم تا بتوانم بگویم عاشقم

 



شنبه 27 فروردين 1390برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : حسین قربانی

این روز ها به ماه ای

دل بسته ام

که هیچ نمی دانم کیست

که هیچ نمی دانم چیست

کاش روز گارکاری می کرد

 می فهمیدم اون کیست

با دل من بازی می کند

کاش می توانستم بگویم دوستت دارم

کاش روزگار کاری می کرد

 وجودم پر شود از وجود او

کاش روزگار کاری می کرد

برای همیشه چشمانش را ببینم

ای کاش




شنبه 27 فروردين 1390برچسب:, :: 20:46 ::  نويسنده : حسین قربانی

درد عشقش را به کی بگویم

از کی طلب یاری کنم

خدایا یاریم کن

یاریم کن

نمی دانم در این تاریکی شب

در این تنهای روزگار

در این زشتی های روزگار

از کی طلب یاری کنم

نمی دانم

نمی دانم

به طبیب دل گفتم مرحمی برای این درد بیاب

گفت مرحم درد تو سلطان بزرگ عاشقان است

دست به دامان حافظ شدم آخر از این درد تنهای

جان حافظ دستم را بگیر مُردم از این تنهای

حافظ بگو

مُردم از این درد که درمانش چیست

گفت ، درمان دل تو شیرین باشد فرهاد

 



شنبه 27 فروردين 1390برچسب:دل بسته ام , :: 20:36 ::  نويسنده : حسین قربانی

این روز ها دلم گرفته

این روز ها دلم دنیای غم است

این روز ها دلم دنیای درد است

این روز ها دلم سکوت و تاریک است

این روز ها دلم  تنهای تنهاست

خدایا یاریم کن

یاریم کن

این روز ها به شوق دیدن تو

بر سر کوچه ای می روم

 که بوی ماه دلم  را می دهد

که شاید چشمان نازت را ببینم

هر روز به شوق دیدن تو

جون می گیرم

هر روز به شوق دیدن تو

 رویاهایم  جون می گیرد

روزی نه دیدن تو

برای من مرگی است

کجای ماه دلم

کجای



شنبه 27 فروردين 1390برچسب:ای کاش, :: 20:34 ::  نويسنده : حسین قربانی


می بینی چه کرد این ماه با دل من
این ماه چنان کرد که شدم شیفته و دیوانه او
این ماه چنان کرد که شدم مجنون خانه او
دیوانه ماه شدم آخر
ای کاش که زود تر می شدم
ای کاش می شد زمان را به عقب باز گرداند
ای کاش می شد دفتر روزگار را پاره کرد
ای کاش می شد تقدیر را عوض کرد
ای کاش می شد هیچ وقت روزگار ما را بر سر راه هم قرار نمی داد
حال که دیوانه ماه شدم
ای کاش می شد دفتر روزگار را خودم بنویسم
ای کاش می شد تقدیر چنان می کرد که زودتر ماه را می دیدم
ای کاش هر روز از اون کوچه می گذشتم
ای کاش
خدایا کاری کن که توان گفتن این درد را به او داشته باشم
خدایا نمی دانم چه بگویم دیگر
خدایا فقط میگم نگه دارد این ماه را برای دل دیوانه من



درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کلبه شعر نو من و آدرس shere.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1